صفحه شخصی سیامک دانا   
 
نام و نام خانوادگی: سیامک دانا
استان: آذربایجان شرقی - شهرستان: شبستر
رشته: کارشناسی عمران
شغل:  -
تاریخ عضویت:  1390/03/05
 روزنوشت ها    
 

 قابل توجه مهندسین بخش عمومی

20

همیشه این مطلب رو تو کارگاه - دفتر - شرکت و برای کارگرها و .... بنویسید و بگید
میخی گم شد،

به خاطر این میخ، نعل اسبی افتاد

به خاطر این نعل، اسبی راهوار از رفتن بازماند

به خاطر این اسب، جنگجویی نتوانست بجنگد

به خاطر این مرد جنگی، جنگ مغلوب شد

و به خاطر این جنگ کشوری از دست رفت

همه این‌ها به خاطر یک میخ نعل اسب بود

چهارشنبه 5 بهمن 1390 ساعت 12:15  
 نظرات    
 
رضا مهیاری 22:22 چهارشنبه 5 بهمن 1390
2
 رضا مهیاری
مطلب درستی نیست سیامک جان
با عرض ارادت مخالفم
مملکتی که به میخی بند باشه همون بهتر که از دست بره
بهزاد اکابری 00:19 پنجشنبه 6 بهمن 1390
4
 بهزاد اکابری
مطمئنی اون میخه که اول گم شد، همون میخ نعل اسبه بوده؟ مشکل از میخ نبوده، نعل بندش ناشی بوده که میخو درست نزده، ارتشه هم ارتش نبوده که بخاطر یه نفر مغلوب شده. شاید بگی اون یه نفر فرمانده بوده، پس اون فرمانده هم فرمانده نبوده که به خاطر لنگ بودن اسبش مغلوب شده!!!!!!!!!!
اون کشور هم کشور نبوده که به یه فرمانده ( البته احتمالاً فرمانده بوده شاید هم نبوده) متکی بوده.
گناه هارو گردن اون میخ بدبخت و بی زبان ننداز، دیوار از دیوار اون میخه کوتاه تر پیدا نکردی؟
مشکل مدیریتی بوده، سیامک جان!!!!!
محمد جان پرور 08:25 پنجشنبه 6 بهمن 1390
1
 محمد جان پرور
سلام
اگه بیایم وشباهتی ساده ومقایسه ساده تر بین اون میخ و سیم ارماتور بندی واسه بستن خاموت در یک ستون داشته باشیم می بینیم که پر بیراه هم نگفته اون شاعر امریکایی بنیامین فرانکیلن ایا اونوقت کسی می تونه بگه ساختمانی که به سیمی( بند باشه همون بهتر که از دست بره) با احترام
جلال بهرامی 12:24 پنجشنبه 6 بهمن 1390
1
 جلال بهرامی
تمام مزرعه را مترسکها خوردند؛بیچاره کلاغها که زیر بار تهمت سیاه شدند (چگوارا)
رضا مهیاری 13:36 پنجشنبه 6 بهمن 1390
3
 رضا مهیاری
آقای جان پرور عزیز شما اول بگو منظورت مقایسه یک میخ با همه سیمهای آرماتوربندیه یا فقط با یکیش تا من پاسخ شمارو بدم
اگه یک ساختمان یخاطر نبستن یک سیم آرماتوربندی مشکل پیدا کرده همون بهتر که خراب بشه ولی اگه منظورتون مقایسه یک میخ تک با همه سیمهای آرماتوربندی باشه که قیاس کاملا ناپخته و نادرستیه
نازنین بهشتی 16:33 پنجشنبه 6 بهمن 1390
2
 نازنین بهشتی
تمثیلهای بی شباهت که به زور میخوان یه چیزی رو به یه موضوعی بچسبونن، معمولا نچسب از آب درمیان
منم مثل مهندس مهیاری با این نوشته موافق نیستم
جلال بهرامی 18:47 پنجشنبه 6 بهمن 1390
1
 جلال بهرامی
سلام خانم بهشتی عزیز.منم مخاطب این حرفتون هستم؟؟
م افتخاری 11:15 شنبه 8 بهمن 1390
2
 م افتخاری
به نظرم منظور اصلی دارد فدای شکل بیان میشود
منظور اصلی اهمیت دقت و عدم درنظر نگرفتن نکات هر چندناچیز و خرد در کل پروژه است .ممکن است یک بنای عظیم به یک میخ و یا سیم بند نباشد ولی روند خرابی یک سد بزرگ میتواند با یک سوراخ ریز شروع شود.البته اگر اعتقاد داشته باشیم که هر عنصری در یک سامانه به درستی و درجای خود استفاده شده باشد.
مهدی سلطانی 18:09 شنبه 8 بهمن 1390
1
 مهدی سلطانی
یه میخ که ارزش اینقدر بحث کردن نداره!!!
منظور اینه که کارتونو درست انجام بدبد که بعدن همه تقصیر ها رو گردن شما نندازن!
حالا بازم هی گیر بدین به میخ!!!!!!!!!!!!!!!
رضا مهیاری 21:41 شنبه 8 بهمن 1390
1
 رضا مهیاری
آقا یا خانم افتخاری عزیز منظور اصلی هرچه بوده در قالب یک تمثیل بی معنی بیان شده
این که نشد حرف هر مثالی رو به هر موضوعی ربط بدیم و بگیم به اصلش توجه کنید
روند خرابی هیچ سدی با یک سوراخ شروع نمی شه بلکه در اثر یک اشتباه عظیم یک سوراخ بوجود میاد و بعد کل سد به نابودی کشیده میشه پس یک سوراخ نمیتونه عامل تخریب یک سد باشه چون اگه اینجوری باشه فردا بریم با دریل یک سوراخ در هر کجای سد لتیان که شما می فرمایید بزنیم ببینیم آیا سد خراب میشه
م افتخاری 08:09 یکشنبه 9 بهمن 1390
2
 م افتخاری
آقای مهندس مهیاری گرامی
ضمن سپاس از ارسال فایل پیوست روزنونشت "یک کنسرت متفاوت"
باید به عرض برسانم که با آن دریل مورد نظرتان اگر در جای حساس سد سوراخی وارد نشود ، قطعاً بصورت آنی سد منهدم نخواهد شد ولی اگر به متن کامنت حقیر توجه بفرمائید میتواند فرآیند خرابی را شروع نماید و شاید یکی از رسالتهای مهندسان کارآزموده جلوگیری از استارت این روندهای خرابی باشد.
با تعبیر جنابعالی شاید مسولین ایمنی فنی و حتی مبحث ایمنی کارگاهی و ... کلاً بی معنی گردد.
بازهم اگر به متن روزنوشت آقای دانا توجه بفرمائید در ابتدا ذکر شده که به کارگران تذکر داده شود چراکه شاید آنها به اندازه یک مهندس کاربلد که در مقام سرپرستی کارگاه مسولیت فنی پروژه را به عهده دارد ، اطلاعات فنی بالائی نداشته و از عواقب سهل‌انگاریهای کوچک مطلع نباشند.
به هرحال شاید بر این باور باشیم که احتیاط حاکی و ناشی از عقل است.
حال چون معتقدم که جنابعالی که مسولیت خطیر پیمانکاری و نظارت بر پروژه‌های عمرانی را در سالهای متمادی بر عهده داشته و همچنان دارید ، خواهشمندم مثالی درخور و شایسته برای رعایت موارد و نکات فنی ارائه نمائید تا حداقل بنده حقیر نیز درسی بزرگ از آن به یادگار داشته باشم.
م افتخاری 08:09 یکشنبه 9 بهمن 1390
1
 م افتخاری
همچنین خانم مهندس بهشتی نیز اگر لطف نموده مثالی درخور و شایسته موضوع ارائه نمایند سپاسگزار خواهم شد.
مهدی سلطانی 10:50 یکشنبه 9 بهمن 1390
1
 مهدی سلطانی
آقای دانا حداقل شمام که این روزنوشت رو ارسال کردید یه کم ازش دفاع کنید!!!
بهنام مکسایی 13:30 یکشنبه 9 بهمن 1390
2
 بهنام مکسایی
سلام ممنون جناب مهندس دانا مطلبتون جالب بود. قابل توجه مهندسین(هیچ وقت به خودت نبال که یک مهندسی چون خیلی از چیزهارو بلد نیستی البته خودتو باور کن اما خودت رو زیاد تحول نگیر)با خانم افتخاری مواقفم.(در ضمن یه میخ میتونه خیلی چیزها رو تغییر بده حتی سرنوشت انسانها رو)
رضا مهیاری 13:36 یکشنبه 9 بهمن 1390
1
 رضا مهیاری
افتخاری جان سلام
همچنان معتقدم که یک سوراخ چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت نمیتونه آسیبی به یک سد وارد کنه
در مورد نکات ایمنی هم فقط عرض می کنم که مهمترین نکات ساده ترین اونهاست. سعی نکنید همه موارد ایمنی رو یکجا و با تحکم انجام بدید برای شروع استفاده از کلاه ایمنی برای خودتون و عوامل تحت امرتون رو تمرین کنید
سیامک دانا 14:40 یکشنبه 9 بهمن 1390
1
 سیامک دانا
با سلام خدمت همه
اولا مهندس همشهری عزیز ما اصلا انگار تو خواب و خیال قرار دارند و مفهوم جمله رو نادیده گرفتن شما با این تجربه کاری باید به مهندسان جوان ما اموزش دهید اگه شما به همون یه میخ اهمیت ندید سری بعد مهندسانی که در کنار شما اموزش دیدن به اون نعله اسبه اهمیت نمیدن و الا ماشالله بگیر تا اخر حالا چه بماند اون کارگری که استاکاری مثل شما داشته باشه
م افتخاری 15:15 یکشنبه 9 بهمن 1390
1
 م افتخاری
جهت استحضار عرض شود که بنده از ابتدا این تمرین شما را به کار میبستم ولی متاسفانه آموزش بنده به عوامل ، به دلیل عدم رعایت هم سنخان خودم و نیز کم اهمیت شمرده شدن این موارد ایمنی به ظاهر جزئی ، چندان موثر واقع نشده است البته احکام تحکمی نظیر جریمه و ... متاسفانه کارآئی بیشتری نسبت به تدابیر نرم و فرهنگی دارد
مطلب کیانی زاد 15:28 یکشنبه 9 بهمن 1390
0
 مطلب کیانی زاد
حالا یکی پیدا کنه پرتغال فروش رو !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
:) :) :) :) ‌ :) :) :) :) :) :) :) :) :)
بیچاره میخه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بهنام مکسایی 15:53 یکشنبه 9 بهمن 1390
1
 بهنام مکسایی
اگه مهندسین محترم چیزهایی رو که فکر میکنن هیچ اهمیتی ندارن رو رعایت کنن فاجعه هایی چون فرو ریختن ساختمانهادر کشورمون رخ نمیده (تبریز) مثالا( بعضی ازدوستان گفتن که نبستن یه سیم آرماتور بندی هیچ مشکلی نداره در بستن شناژ) با این وضعیت ما حلا حالاها .......................................................)خدا رو شکر که همه یه جور فکر نمیکنن
مطلب کیانی زاد 20:01 یکشنبه 9 بهمن 1390
0
 مطلب کیانی زاد
من کاملا با نظر آقای مهندس :)علی صاحب جمع:) موافقم ...
آقای مهندس بابت این جمله """"""""""دوستان بیشتر از این مزاحم جر و بحثهای مفیدتون نمیشم امیدوارم هر چه زودتر این مسئله ی مهم میخ و سیم آرماتور حل بشه که قشر مهندسین ساختمان بیشترین خسارت را از جانب این دو عنصر نامبارک متحمل شده اند """"""""""تشکر ویژه دارم ...
رضا مهیاری 20:44 یکشنبه 9 بهمن 1390
0
 رضا مهیاری
آقای صاحب جمع عزیز بحث به بیراهه رفته ولی مطمئن باشید کار درست همونه که شما فرمودید و باید سوراخها بسته بشه ولی باور بفرمایید با یک سوراخ اتفاقی نمیفته
اون چیزی که مرقوم فرمودید بدلیل تعدد سوراخهای پلای ووده که خب قطعا نمیشه اون تعداد سوراخ رو به حال خودش رها کرد ولی به جان خودم یک سوراخ کاری به کار سد نداره
من دیگه ذیل این روزنوشت هیچ کامنتی نمیذارم
ختم کلام
حامد حقی 09:27 دوشنبه 10 بهمن 1390
0
 حامد حقی
حیفم اومد نظر ندم.
سلام و درود به همه ی دوستان
به نظر من اگر تو کارگاه و شرکت بنویسیم یک میخ گمشده است، دیگه کسی حواسش به کارش نیست. همه فقط زمین را می پان که یه وقت میخ نره تو کفش واکس زده و قشنگشون و خسارت بزنه به کف پا و مال و جونشون.
البته منم تا حدودی با آقای مهیاری و خانم بهشتی هم موافق هستم و شاید بزرگترین برج های دنیا نیز از این اشکالات جزئی داشته باشه و نمیشه گفت با یه سوراخ سد خراب میشه و من هم پترس فداکارم که بیام دستمو بکنم تو سوراخ سد!!!!
البته اینی را که گفتم بدین منظور نیست که با سوراخ های سد و دیوار و سیم آرماتور و این جزئیات کاری ندارم. بلکه باید همه ی این ها را جدی گرفت اما نه به مبالغه ی شعر روزنوشت. البته این هم یه شعر زیباست و معمولن در اشعار نو از این مبالغه ها و استعاره ها زیاد پیدا میشه و نباید خیلی روش کنجکاو بود و شعر بیچاره را رد کرد. شاید اگر این شعر در جمع ادبی نوشته می شد سرنوشت به این بدی نداشت و خیلی چیزهای مثبت ازش برداشت می کردند.
از مهندس دانا و مهیاری و صاحب جمع هم برای مطالب صحیحشون سپاسگزارم.
جلال بهرامی 12:32 دوشنبه 10 بهمن 1390
0
 جلال بهرامی
آقای دانا اونقدر دیر اومدی تا پترس خودش اومد سوراخ سد رو ببنده :)
و دیگه موقع بهره برداری از سد رسید وباید بدست خودتون افتتاح بشه. فقط قیچی و این چیزا نداریم باید با یک عدد میخ و نعل اسب افتتاح بشه.و چون آقا رضا دیگه کامنتی نمیذارن :) بذار اجازه بدیم خودشون سد نه ببخشید سد یک سوراخ دارشونو افتتاح کنن.هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــورا بالاخره تموم شد!
عادل گودرزی 16:33 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 عادل گودرزی
البته من هنوز نظر ندادم بهرامی جان :))

اولش همه ی دوستان میگفتن که این مثال درست نیست و امکان سنجیش رو بررسی میکردن و بعدم شروع کردن به بحث هایی که اصلا ربطی به مثال نداره(حالا درست و غلطش بماند!!!).

ولی به نظر من این مثال برای ایران و فقط ایران صادقه!!
جمع خودیه،انقدر ماشالله همه برنامه ریزیامون درست حسابیه که در بحث ریز و کلان همش باید مواظب باشیم میخه گم نشه وگرنه...
:))